سلام دوستان
سایت هنرناب اسلامی اقدام به ساخت بازی انلاین شلیک به شاهین نجفی کرده که گفتم بزارم اینجا شما هم استفاده کنید ازش
لینک بازی:
http://www.honarenab.ir/Mahsoolat/Baziha/Shelik_be_Mortad/Shelik_be_Mortad02.aspx
سلام دوستان
سایت هنرناب اسلامی اقدام به ساخت بازی انلاین شلیک به شاهین نجفی کرده که گفتم بزارم اینجا شما هم استفاده کنید ازش
لینک بازی:
http://www.honarenab.ir/Mahsoolat/Baziha/Shelik_be_Mortad/Shelik_be_Mortad02.aspx
ماموران هارون الرشید ،بهلول را گرفتند و پیش او بردند و گفتند : این آدم دروغ گو
در شهر شایع کرده است که خلیفه دار فانی را وداع گفته اند .
آورده اند که شخصی به نزد خلیفه هارون الرشید آمد و ادعای دانستن علم نجوم
در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد میشد...
دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی...
ملا قبول کرد، شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.
گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت: نه، فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است !!!
دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی !
ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید...
دوستان یکی یکی آمدند، اما نشانی از ناهار نبود گفتند: ملا ، انگار نهاری در کار نیست ؟!
ملا گفت: چرا ولی هنوز آماده نشده !
دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود...
ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم...!
دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید؟! دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده !!!
گفتند : ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند ؟!
ملا گقت : چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟
روزی خلیفه هارون الرشید باتفاق بهلول به حمام رفت .خلیفه از روی شوخی از
بهلول سوال نمود اگر من غلام بودم چه ارزش داشتم ؟