loading...
واحد فرهنگی هیئت متوسلین به حضرت زهرا (س)
محب العباس(ع) بازدید : 158 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

پلک های نیمه بازش،آیه های درد بود
آخرین ساعات عمر حیدر شب گرد بود
چادر خاکی زهرا، بالش زیر سرش
عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش
زخم فرقش، ترجمان عمق زخم سینه بود
کوفه هم مثل مدینه دشمن آئینه بود
آتش آه حزینش بر جگر افتاده است
این دم آخر،به یاد میخ در افتاده است
در نگاه زینبِ دل خسته زخمش آشناست
زخم فرقش،شکل زخم پهلوی خیرالنساست
زخم های کهنه بر رفتن مجابش کرده اند
نا امیدانه طبیبان هم جوابش کرده اند
معنی "فزت و رب الکعبه"ی او روشن است
حیدر مظلوم،سی سال است فکر رفتن است
کوفه شب ها آشنا با اشک فانوسش شده
ماجرای کوچه سی سال است کابوسش شده
غصه ی آن کوچه سی سال است پیرش کرده است
کم محلی های مردم گوشه گیرش کرده است
اضطراب زینب او را برده در هول و ولا
زیر لب با گریه می­گوید که وای از کربلا
گریه های مرتضی دنیای رمز و راز بود
معجر زینب برایش روضه های باز بود

دانه های اشک او می­گفت با صد شور و شین
کربلا،عباس من! جان تو و جان حسین

 وحید قاسمی

محب العباس(ع) بازدید : 146 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

دستم رها کنید خودم راه می روم

زینب ببین امیرم و چون شاه می روم

فرقم شکسته اند ولی پیش دخترم

چون خیبرافکنم چو یدالله می روم

هر چند خون نگاه مرا تار کرده است

با ذکر فاطمه سوی دلخواه می روم

چوب عدالتم سحر آمد سرم شکافت

از فتنه ی زمانه ی گمراه می روم

پهلو شکسته منتظر سر شکسته باش

آهم دگر نمی شنود چاه می روم


محب العباس(ع) بازدید : 221 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

ندا به حق علي و دعا به حق علي

دوا به حق علي و شفا به حق علي

 

چه سرفرازم و آقا شدم براي خودم

بلند ميشود و افتاده پا به حق علي

 

گداي كوچه ي زهرا شدم عزيز شدم

بزرگ ميشود اينجا گدا به حق علي

 

عجيب نيست اگر باز هم دري واشد

نجات داده مرا بارها به حق علي

 

مگر نه اينكه هميشه خجالتم دادي

مگر نه اينكه تو گفتي بيا به حق علي

 

چه خوب دست من و دامنت گره خورده

شده ست اين گره ي بسته وا به حق علي

 

تمام حاجتم اين بود آشتي با تو

شده ست حاجت كهنه روا به حق علي

 

اگر كه پرده بيفتد چه آبرو ريزي ست

مريز آبرويم را خدا به حق علي

 

به من ز ِ اَخم تو آنقدر عرصه تنگ آمد

بگير تنگيِ قبر مرا به حق علي

 

به حق فاطمه كه پيش زينبش ميگفت

بلند ميكنم اين شانه را به حق علي


حبيب نيازي

محب العباس(ع) بازدید : 132 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

از تو سر و ز مادر من سینه ای شکست

تا صبح حشر بر سر بر سینه میزنم

جدم که نیست در بر تو مادرم که نیست

دارم برای چند نفر سینه میزنم

 من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت

زخمی که شد عمیق مداوا نمیشود

گر چند ضربه هم زده بودن باز هم 

پیشانی تو بیش از این وا نمیشود

 

گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند

می خواهم از بیان خودت بشنوم بگو

گفتند گفته ای که تماشام میکنند

میخواهم از زبان خودت بشنوم بگو

 

بابا خودت بگو سر بازار میروم

بابا خودت بگو که گرفتار میشوم

بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنند

بابا بگو بدون علمدار میشوم

 

علی اکبر لطیفیان


محب العباس(ع) بازدید : 132 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

حالا که نیست مادر من هست دخترت

حتی حسین هم به فدای تو و سرت

از مسجد مدینه که خیری ندیده ای

یادت که هست کوچه و پهلوی یاورت

دل شوره ام شبیه هراس مدینه است

رنگ کبود پر شده در دیده ی ترت

آیا زمان رفتن تو سوی مادر است؟

خیلی به یاد فاطمه ای روز آخرت

من قصد کرده ام که اگر رفتنی شدی

گیسوی خویش پهن کنم در برابرت

چه ضربه ای زدند که ای کاش می زدند

آن ضربه را به جای تو بر فرق دخترت

چه ضربه ای زدند که ابرو شکاف خورد

چه ضربه ای زدند که افتاد پیکرت

خون از بدن کنار زدن عادت من است

آن روز خون سینه و حالا سحر سرت

 

علي اكبر لطيفيان

محب العباس(ع) بازدید : 140 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

دور شمع پيكرت، گرديده ام خاكسترت

اي به قربان تو و اين رنگ زرد پيكرت

 

از نفس هاي بلندت ميل رفتن مي چكد

حق بده امشب بميرم در كنار بسترت

 

تا نگيرد خون تازه گوشه ي تابوت را

مهلتي تا كه ببندم دستمالي برسرت

 

حيف شد، از آنهمه دلواپسي كودكان

كاسه هاي شيرمانده روي دست دخترت

 

كاش مي مردم نمي ديدم به خاك افتاده است

هيبت طوفاني دلدل سوار خيبرت

 

خلوت شبهاي سوت و كور نخلستان شكست

با صداي واعلي و واي حيدرحيدرت

 

شهر كوفه تا نگيرد انتقام بدر را

دست خود را بر نمي دارد پدر جان از سرت

 

با شمايي كه امير كوفه ايد اينگونه كرد

الامان از كاروان دختر بي معجرت

 

مي روي اما براي صد هزاران سال بعد

ميل احسان مي نمايد غيرت انگشترت

(علي اكبر لطيفيان)

محب العباس(ع) بازدید : 140 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

از چه مهمان محاسن پیر من بابای من

هرکجا که حرف هجران است با من می زنی

یا مگو چیزی و یا گیسو پریشان می کنم

بعد عمری آمدی و حرف رفتن می زنی

***

بعد عمری من فقط یکبار بر تو رو زدم

کم بگو ،دست از سرم بردار زینب جان برو

می روی ، باشد برو در خانه ی من هم نمان

خب به جای رفتن مسجد به نخلستان برو

***

حیف جای مادرم خالی است ورنه ای پدر

شک ندارم راه مسجد رفتنت را می گرفت

چادرش را بر کمر می بست و بین کوچه ها

پا برهنه می دوید و دامنت را می گرفت

***

حیف جای مادرم خالی است ورنه ای پدر

گیسو یش را بر زمین می ریخت پیش پای تو

ناله از دل می کشید و باز مثل پشت در

استخوانش را سپر می کرد امشب جای تو

***

مادرم زهراست من هم دختر این مادرم

گر دهی اذنم فدایت دست و پهلو می کنم

حرمت گیسوی من مانند موی او بود

کوفه را من زیر و رو با نام گیسو می کنم

***

نذر کردی گوئیا رویت ببینم لاله گون

رحم کن کن بر دخترت امشب بیا مسجد نرو

هست در یادم هنوز آن صورت سرخ وکبود

ای قتیل مادر زینب بیا مسجد نرو

***

ای غریب کوچه ها ،ای حیدر بی فاطمه

مادرم زهرا برای تو همیشه کوه بود

در بین کوچه،بین چهل نفر آن روز هم

مادرم از پا نمی افتاد اگر قنفذ نبود

(علی اکبر لطیفیان)

محب العباس(ع) بازدید : 54 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

مولا اگر نبود، ولایت نداشتیم

 

روز حساب، باب شفاعت نداشتیم

 

 عاشق نمی شدیم، اگر مرتضی نبود

 

 نسبت به اهل بیت ارادت نداشتیم

 

 عشق علی كه قسمت هر كس نمی شود

 

 سلمان اگر نبود، سعادت نداشتیم

 

 مولا اگر نبود، عجم سرشكسته بود

 

 ما غیر از او امید حمایت نداشتیم

 

 اسلام ما نتیجه ی لبخند مرتضی است

 

 با زور تیغ، میلِ هدایت نداشتیم

 

 مولا اگر نبود، ری از دست رفته بود

 

 تاریخ هشت سال رشادت نداشتیم

 

 این انقلاب بی مددش پا نمی گرفت

 

 شورِ قیام و شوقِ شهادت نداشتیم

 

 ما از دعایِ خیرِ علی رزق می خوریم

 

 این طور اگر نبود، روایت نداشتیم

 

 رونق نداشت حجره ی انصاف هایمان

 

 بركت به كار و كسب تجارت نداشتیم

 

 شب های جمعه گریه مان ارث مرتضی است

 

 ما بی كمیل حال عبادت نداشتیم

 

 محشر كه دستِ مردم سرگشته خالی است

 

 بیچاره می شدیم؛ ولایت نداشتیم

 

وحید قاسمی


محب العباس(ع) بازدید : 50 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

بدبخت می شود هر که ز مهرت رها شود

بیچاره می شود هرکه ز حبت جدا شود

 

دستش دراز نیست به هر جا و هر طرف

هر کس به درب خانه ی لطفت گدا شود

 

شیعه که ذکر نادعلی را به لب گرفت

آیا اسیر غصه و درد و بلا شود؟

 

باید دخیل به رشته ی زلف شما زند

هرکس که خواسته باشد اگر با خدا شود

 

ما با همه گفته ایم به کوری دشمنان

حیدر شفیع محشر و عقبای ما شود

 

هرکس که از مسیر غدیرش گذر کند

در بین فتنه های زمان گم چرا شود

 

شاهنشه نجف گدا بر درآمده

لطفی کنی ، روزی ما کربلا شود

 

یاسر مسافر

محب العباس(ع) بازدید : 41 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

تمام کــــــــوفه را ماتم گرفته                    یتیمی دامن مــــادر گرفته

منـــــــاجات علی دیگر نیامد                     به مسجد ساقی کوثر نیاید

حسن اشک عزا از دیده بارد                    حسین تشنه لــب بابا ندارد

عـــلی شد کشته تا قرآن بماند                   علی شد کشته تا ایمان بماند


محب العباس(ع) بازدید : 52 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

خورشید زمین و آسمان است علی                شخصیت برتر از گمان است علی

بنوشته ز خون بطاق هر مـحرابی                مـــــــظلوم همیشه زمان است علی

سید رضا موید

محب العباس(ع) بازدید : 53 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

شب شــام غریبان باشد امشب             

     عزای شاه مـــــــــردان باشد امشب

بوَد جــای علی در خانه خالی                

   به زیر خــــــاک پنهان باشد امشب

عــلی شد کشته در راه عدالت               

    که زینب مـــو پریشان باشد امشب

حسـن از داغ بابایش دل افکار                 

حسینش دیـــــده گریان باشد امشب

زنـــد بر سینه و سر، ام کلثوم              

     بـــــه غم سقای طفلان باشد امشب

بیـــــاید تسلیت گویید به مهدی              

     که از غم زار و نالان باشد امشب

 

  محمد علی تابع


محب العباس(ع) بازدید : 38 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

به نخسه نیست نیازی طبیب را بـبرید         

  بــرای مرگ علی دست بر دعا ببرید

اگر بناست مداوا کنید ز خــــم مـــــرا         

  بــر آن مریض خرابه نشین دوا ببرید

دلم برای یتیمان کـــــــوفه تـــنگ شده        

  کمک کنید و مـــرا در خرابه ها ببرید

سلام من به شما ای فــرشتگان خــــدا         

نبرد فــــــاطمه بـا خود مرا شما ببرید

جنازه من مظلوم را چو مــــادرتــــان        

  شبانه، مخفیانه و تنها و بی صدا ببرید

نشسته اند یـــتـــــــیمان در انتظار پدر     

    کمک کنید مـــــــرا در خرابه ها ببرید

فراق دوست ز تیغ عدو برنده تر است       

  مرا بــــه دیدن زهرا و مصطفی ببرید

اگــر بـــــــناست تسلی دهید بر دل من      

   بـــرای قـــــــاتل سنگین دلم غذا ببرید

 

غلام رضا سازگار


محب العباس(ع) بازدید : 45 دوشنبه 31 تیر 1392 نظرات (0)

 

یک شمع برای بال پروانه بس است


یک طعنه برای زخم جانانه بس است

ای تیغ چه حاجت بشکافی سر را

سی سال نگاه بر در خانه بس است

*****************************

با چشم پر از اشک نگاهش بر ماه

از خود به در آمدو کشید از دل آه

فرقش که شکافت با دلی سوخته گفت

((لا یوم کیومک اباعبدالله))

*****************************

غیر تو کسی نیست نفس را بخرد

این مرغ گرفتار قفس را بخرد

جز تو چه کسی بهشت داده عوضش

اشکی به قد بال مگس را بخرد

*****************************

نان و نمک هر شب و هر روزم .....عشق

من چشم به دستان تو میدوزم ....عشق

من روی سیاه چون ذغالم اصلا

از اینکه در آتش تو میسوزم ....عشق



مجتبی فلاح نیا


محب العباس(ع) بازدید : 56 دوشنبه 31 تیر 1392 نظرات (0)

 

گل داد بذر سجده و دنیا دو نیمه شد
وقتی که فرق حضرت مولا دو نیمه شد
شمشیر آب دیده به دریا نمی رسد
سحر عصا کجاست که دریا دو نیمه شد؟
در انتظار زائر تنها و خسته اش
قبر غریب حضرت زهرا(س) دو نیمه شد!
پشت درخت های دو عالم خمیده باد
وقتی تن تناور طوبی دو نیمه شد!
انگار ذکر سجده ی مولا عوض شده
سبحان ربّ...فزت...و اعلی...دو نیمه شد
شب زوزه می کشید و دل تنگ عاشقان
با رأی اکثریّت آرا دو نیمه شد
نیمی میان کوفه و نیمی که سال هاست
در امتداد غیبت کبری دو نیمه شد
خون بر خطوط کوفی محراب سجده کرد
فرقی دو نیمه...وای نه، دنیا دو نیمه شد!


نغمه مستشارنظامی


محب العباس(ع) بازدید : 49 دوشنبه 31 تیر 1392 نظرات (0)

 

صدا زد دخترم این سهم شیر ونان مهمان است
که پر رونق ترین افطاری ما تکه ای نان است
خدا را شکر خرما هست و نان هست و کمی حلوا
که سهم عاشقان از هر چه کم،از غم فراوان است
اگرچه نان غم مردم شود،غم نان خورشت ماست
بهای این خورشت تلخ و شیرین،شیره جان است!
چه شبهایی که در این انتظار سرخ سر کردم
سحر کردم خدا را شکر،گویا رو به پایان است!
نماز صبح بود و سجده بارانی تر از هر وقت
زمین وآسمان را سرخ دیدم،وقت طوفان است
ترک برداشت دیوار زمین از لرزش کوفه
که فصل اول از زلزال طولانی قرآن است
ترک برداشت فرقی...فرق دارد این ترک این بار
ترک نه این شکاف سرخ زخم عشق و ایمان است!
شب قدر است و قدرش را علی داند که می داند
یک امشب تا سحر را در حصار خاک مهمان است!

 

نغمه مستشارنظامی


محب العباس(ع) بازدید : 67 دوشنبه 31 تیر 1392 نظرات (0)

 

آن صبح سراسر هيجان خواند اذان را
انگار که می ديد نماز پس از آن را
قد قامت... قد قامت... قد قامت ديدار
در حی علی خير عمل ديد نهان را
تسبيح به دست چپ و قرآن به کف راست
آماده که تسليم نمايد سر و جان را
اين عطر صلات است؟ نه عطر صلوات است
خوشبو به گل نام نبی کرد دهان را !
اکنون به نماز آمده اين مرد تر از مرد
انگار که در دست گرفته ست زمان را
آن سايه که شمشير کشيده ست نديده ست
در پشت سر عشق جهانی نگران را
اين سجده همان سجده سرخ است که بايد
از قدر تو لبريز نمايد رمضان را
محراب به خون شسته شد و مسجد کوفه
از حادثه ای سرخ خبر داد جهان را!


نغمه مستشار نظامی

محب العباس(ع) بازدید : 53 دوشنبه 31 تیر 1392 نظرات (0)

 

خدا همین که تو را آفرید تحسین کرد

برای شخص شخیصت بهشت تضمین کرد

خدا همین که تو را آفرید، جبرائیل

تمام عرش خدا را به شوق آذین کرد

خدا همین که تو را آفرید، در دستت

مس وجود مرا داد و ظرف زرّین کرد

خدا همین که تو را آفرید، در گوشت

شهادتین و اذان و اقامه تلقین کرد

خدا همین که تو را آفرید، تا محشر

تو را برای امیری به خلق تعیین کرد

***

که «لافتی» به جز «الا علی» نمی خواهد

زمین به غیر تو مولا ولی نمی خواهد

مجيدلشگري

محب العباس(ع) بازدید : 51 دوشنبه 31 تیر 1392 نظرات (0)

 

در كوچه‌های نگاهت ای كاش می‌شد قدم زد

در شرح قرآن چشمت آیه به آیه قلم زد

فریاد نهج‌البلاغه با چرخش ذوالفقارت

همدم شد و بر سر كفر، تیغ عدم دم به دم زد

اكسیر عشق تو غوغاست بی‌شك طلا می‌شود خاك

حتی خدا روز خلقت از كیمیای تو دم زد

در خواب بودم دمادم، در خواب... یك خواب مبهم

یاد تو چون سرمه‌ی صبح، بیداری‌ام را رقم زد

بال و پرم را شكسته بار گناهانم آقا

ای كاش می‌شد دوباره بالی به دور حرم زد

محب العباس(ع) بازدید : 47 دوشنبه 31 تیر 1392 نظرات (0)

 

گفتم :«علی مدد»، قلمم ذوالفقار شد

مضمون اسیر لشگر زلف نگار شد

حرف از نجف که شد، دلِ پیمانه ام گرفت

آهی کشید و... قافیه دیدم «خمار» شد

من پایِ آن « یَمُت یَرنی » رگ گذاشتم

تیغت کجاست!؟ وقت قرار و مدار شد

اثبات این جنون به قیامت نمی رسد

پرونده ام به خال لبت واگذار شد

کفران نعمت است، اگر کم طلب کنم

قنبر به لطف بندگی ات شهریار شد

اجداد ایل من، همه معشوق مذهب اند

سلمان اگر نشد نسبم! مهزیارشد

میثم به چین زلف تو تبعید دار شد

مالک که چین ندید، سیاستمدار شد

از بسکه وصله های عبایت شکوه داشت

سلطانی از مقام خودش بر کنار شد

رنگ اُحد پرید، همین که نگاه کرد

تیغی دو دم به گرده ی طوفان سوار شد

گاهی مرا به چوب محبت بزن علی !

دل سر به راهِ ترکه ی آموزگار شد

فکر رفو پیرهن کهنه ات نباش

پیراهن تو پرچم پروردگار شد

سر در تنور خانه ی بدکاره ها نکن !

ای پرده پوش! صبر خدا آشکار شد

با اینکه پای درد تو صفین گریه کرد

دامان کوفه تا به ابد لکه دار شد

وقتی کلون در، پر شال تو را گرفت

عالم دچار گریه ی بی اختیار شد

رفتی و... تا قیام قیامت، امام عشق

پیراهنی سیاه تنِ روزگار شد

 


محب العباس(ع) بازدید : 49 دوشنبه 31 تیر 1392 نظرات (0)

 

آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند
آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند

از هر دو تا نگار یکی ناز می کند
عشاق روزگار یکی در میان خوشند

نانی که می پزند به همسایه میرسد
این خانواده با خوشی دیگران خوشند

این سفره دارها که شدم میهمانشان
بعد ازبیا، برو ست، ولی با بمان خوشند

ما می خوریم و اهل کرم شکر میکنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند

جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عشاق با معامله های گران خوشند

با اخم خویش راه فرار مرا ببند
صیاد اگر علیست همه با کمان خوشند

علی اکبر لطیفیان

محب العباس(ع) بازدید : 79 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (1)

 

يك بار حضرت علي (ع) مقداري جو از يك يهودي به وام گرفت، يهودي در گرو وام چيزي طلبيد، علي (ع) چادري پشمين متعلق به فاطمه (س) را نزد يهودي به گرو نهاد.
يهودي آن را در اطاقي گذاشت و چون شب شد زن او براي كاري به آن اطاق وارد شد و مشاهده كرد نوري در آنجا مي درخشد كه همه اطاق، از آن روشن است. نزد شوهر خود بازگشت و خبر داد كه در آن اطاق نوري بزرگ و درخشان ديده است، يهودي از گفتار زنش شگفت زده شد و فراموش كرده بود كه در آن اطاق چادر فاطمه (س) است. با شتاب برخاست و به آن اطاق آمد و مشاهده كرد نور چادر حضرت زهرا (س) است كه از هر سو پرتو افكن است، چنان كه گويي ماه درخشاني از نزديك مي تابد! تعجب كرد و بيش از پيش در محل چادر خيره شد و دريافت كه آن نور از چادر فاطمه (س) است. از خانه بيرون آمد و نزد وابستگانش شتافت و زنش نيز وابستگان خود را خبر كرد و حدود هشتاد تن از يهوديان گرد آمدند و اين موضوع را مشاهده كردند و همه به دين اسلام در آمدند.



بحار، ج 43، ص 40 و خلاصه اي از اين روايت در مناقب شهر آشوب، ج 3، ص 117 و 118 ـ منتهي الآمال، ص 160.

محب العباس(ع) بازدید : 57 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

امام على (عليه السلام) فرمود:

شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهرى؛

رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.



(وسائل الشيعه، ج 7 ص 266، ح 23)

محب العباس(ع) بازدید : 66 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

 

مدح امیرالمومنین (ع)

سائل کجا کجا شه اکرام حیدر است

عارف کجا کجا که علی حوض کوثر است

الله اکبر من عاشق فقط علی است

حیدر فقط به معنی الله اکبر است

خاک ره گدای علی می شوم ز عشق

زیرا گدای کوی علی از همه سر است

با ذکر یا علی به خدا مست می شوم

بهتر ز ذکر نام علی نام مادر است

ذکر لبم به وقت تولد علی شد و

وقت ممات هم بخدا ذکر آخر است

هر کس که مس شده دلش اینبار بشنود

دست علی فقط بخداوند زرگر است



سروده جعفر ابوالفتحی

 

محب العباس(ع) بازدید : 51 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

 

مدح امیرالمومنین (ع)

من ز عشق مرتضی دم می زنم

شعله بر کفار عالم می زنم

می گساری می کنم با جام عشق

طعنه ها بر آب زمزم می زنم

عشرت من بردن نام علیست

چنگ بر دامان میثم می زنم

عزت من در دوعالم این بود

دیگ نذری ورا هم می زنم

هر که شد منکر ولای مرتضی

بر دهانش مشت محکم می زنم

 

سروده جعفر ابوالفتحی

 

محب العباس(ع) بازدید : 50 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

 

امام على عليه السلام : اِرحَم مَن دُونَكَ يَرحَمكَ مَن فَوقَكَ ؛ 

امام على عليه السلام :با فرودست خود مهربان باش تا فرادستت با تو مهربان باشد .

محب العباس(ع) بازدید : 46 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

 

 امام على عليه السلام : قُمْ عَن مَجلِسِكَ ِلأبيكَ و مُعَلِّمِكَ و إن كُنتَ أميرا ؛ 

امام على عليه السلام :به احترام پدر و معلّمت از جاى برخيز ، گرچه فرمان روا باشى .

 

محب العباس(ع) بازدید : 57 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

 

 امام على عليه السلام : شاوِر قَبلَ أن تَعزِمَ و فَكِّر قَبلَ أن تُقدِمَ ؛ 

امام على عليه السلام :پيش از تصميم گيرى ، مشورت كن و پيش از عمل بينديش .

 

محب العباس(ع) بازدید : 40 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

 

 امام على عليه السلام : نَهى [رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله] أن يُستَعمَلَ أجيرٌ حَتّى يُعلَمَ ما اُجرَتُهُ ؛ 

امام على عليه السلام :پيامبر خدا از به كار گرفتن كارگر ، پيش از تعيين مزدش نهى فرمود .

 

تعداد صفحات : 5

درباره ما
Profile Pic
بیت الزهرا (س) در سال 1386 فعالیت های فرهنگی مذهبی خویش را آغاز نمود و با عنایات آن بانوی مکرم وبلاگی با این عنوان به نیت اشاعه فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت طراحی گردید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    میزان رضایت شما از مطالب سایت ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 798
  • کل نظرات : 114
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 108
  • آی پی دیروز : 45
  • بازدید امروز : 125
  • باردید دیروز : 145
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 125
  • بازدید ماه : 1,732
  • بازدید سال : 17,171
  • بازدید کلی : 158,413