loading...
واحد فرهنگی هیئت متوسلین به حضرت زهرا (س)
محب العباس(ع) بازدید : 52 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

 

گفته بودند بهشت اش به بها خواهد داد

و نه بی پرسش و بی چون و چرا خواهد داد

در پی فرصت و دنبال بهانه ست خدا

رحمت واسعه را روز جزا خواهد داد

میزبان امده است گر قدمی برداریم

فرصت توبه در این ماه به ما خواهد داد

در سحرهای مناجات و نماز شب ها

لذت گریه و توفیق دعا خواهد داد

سر این سفره ببینید که در نیمه ی ماه

برگ سبزی به تمام فقرا خواهد داد

لطف بسیار نموده است که با دست حسن

خرج یک سال خودش را به گدا خواهد داد

و گذر نامه ی سرخی که مسافر بشویم

در شب قدر شبیه شهدا خواهد  

به ازای عطش و گرمی ماه رمضان

آی مردم بخدا کرببلا خواهد داد


یاسر مسافر

محب العباس(ع) بازدید : 61 سه شنبه 25 تیر 1392 نظرات (0)

 

ما که حالا چنین زمین گیریم

روزگاری در آسمان بودیم

پر پروازمان که وا می شد

می پریدیم و بی نشان بودیم

**

خوب بودیم و خوب می دیدیم

پاک بودیم و پاک می رفتیم

متدیّن بدون بار گناه

زیر خروار خاک می رفتیم

**

همه در زیر سایه ی قرآن

همه مشغول زندگی بودیم

لحظه های جوانی خود را

در مناجات و بندگی بودیم

**

بر سر شانه هایمان هر شب

کیسه های کریم می بردیم

نان افطار سفره هامان را

از برای یتیم می بردیم

**

لقمه نانی که بود می خوردیم

کی به فکر غذای فردا بود

اهل از خود گذشتگی بودیم

دلمان دل نبود دریا بود

**

هر شب جمعه کنج خانه مان

سر سجاده ی دعا بودیم

با همان ذکر السلام علیک

زائر صحن کربلا بودیم

**

هر کجا خیمه می زدیم با خود

کوله بار امید می بردیم

شاد بودیم از اینکه هر لحظه

روی شانه شهید می بردیم

**

ناگهان بین ناگهانی ها

پای شیطان به خانه ها وا شد

 عطر سجاده هایمان هم رفت

جبرئیل از کنارمان پا شد

**

ناگهان بین ناگهانی ها

باد آمد بهارمان را برد

بوی پرواز رفت و همراهش

بوی آغوش یارمان را برد

**

کم کم از ذکر حق که دور شدیم

روزی آسمان مان کم شد

 می دویدیم از پی دنیا

ولی از سفره نانمان کم شد

**

کاروان رفت و عده ای رفتند

عده ای بین چاه افتادند

عده ای در مسیر خود ماندند

عده ای بین راه افتادند

**

 عده ای رفته و شهید شدند

عده ای بی بها عزیز شدند

 عده ای تا خدا سفر کردند

عده ای هم اسیر میز شدند

**

از دل زندگی ما بوی

عمر بی استفاده می آید

از سر سفره های ما حالا

بوی خمس نداده می آید

**

ای شهیدان راه عشق و وفا

خوش به حال شما و بال شما

پیش ارباب یاد ما هستید؟

منم و غبطه ی وصال شما

**

باید این روزهای پاییزی

یک نفر با بهار برگردد

از برای نجات این دنیا

وارث ذولفقار برگردد

**

با هزاران امید می گویم

آفتابا امام ما برگرد

یا ایالغوث یا اباصالح

جان زهرا تو را خدا برگرد

 

علی اکبر لطیفیان

 

محب العباس(ع) بازدید : 65 یکشنبه 23 تیر 1392 نظرات (0)

 

شکرلله که مرا چشم تری هست هنوز

از غم عشق تو اشک بصری هست هنوز

باک از آتش عشق تو ندارم عشقم

بهر سوزاندن جانم جگری هست هنوز

صبح ها بهر مناجات ، تو خواندی ما را

پس در این قلب ز مهرت اثری هست هنوز

بار و بندیل نبستیم ولی می گوییم

در ره عشق تو مرد سفری هست هنوز

دار عشق تو چه زيباست است اگر سر باشد

جهت زینت این دار سری هست هنوز

قول دادم که پرم سوخته باشد در شمع

آه ... نزد من پروانه پری هست هنوز

همه خوبند ولی حال گدایان بهتر

شکر دارم که گدا را سحری هست هنوز

 ناله زد "ینصرنی" معنیَش این باشد که

جلوی نیزه ی دشمن پدری هست هنوز

یارها رفته و شش ماهه فقط جامانده

جهت ذبح شدن یک پسری هست هنوز


سروده جعفر ابوالفتحی

 

محب العباس(ع) بازدید : 44 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

یه روز میاد که ازمون می پرسن :

عمر خود را چگونه گذرانده اید؟

امیدوارم جوابمون این نباشه که :

به نام خدا ،

متاسفانه بدون یاد خدا ...

محب العباس(ع) بازدید : 60 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

امام محمد باقر علیه السلام:

لکل شیء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان؛

هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.



(اصول کافی / ج2 / « کتاب فضل القرآن » « باب نوادر » حدیث 9 و 10)

محب العباس(ع) بازدید : 61 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

ان من تمام الصوم اعطاء الزكاة يعنى الفطرة كما ان الصلوة على النبى (صلى الله عليه و آله) من تمام الصلوة؛

تكميل روزه به پرداخت زكاة يعنى فطره است، همچنان كه صلوات بر پيامبر (صلى الله عليه و آله) كمال نماز است.



(وسائل الشيعه، ج 6 ص 221، ح 5)

محب العباس(ع) بازدید : 49 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

التقدير فى ليلة تسعة عشر و الابرام فى ليلة احدى و عشرين و الامضاء فى ليلة ثلاث و عشرين؛

برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مى‏گيرد و تصويب آن در شب بيست ويكم و تنفيذ آن در شب بيست‏ و سوم.



(وسائل الشيعه، ج 7 ص 259)

محب العباس(ع) بازدید : 47 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

راس السنة ليلة القدر يكتب فيها ما يكون من السنة الى السنة؛

آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته مى‏شود.



(وسائل الشيعه، ج 7 ص 258 ح 8)

محب العباس(ع) بازدید : 71 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

امام رضا (عليه السلام) فرمود:

من قرا فى شهر رمضان اية من كتاب الله كان كمن ختم القران فى غيره من الشهور؛

هر كس ماه رمضان يك آيه از كتاب خدا را قرائت كند مثل اينست كه درماههاى ديگر تمام قرآن را بخواند.



(بحار الانوار ج 93، ص 346)

محب العباس(ع) بازدید : 54 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

لو يعلم العبد ما فى رمضان لود ان يكون رمضان السنة؛

اگر بنده «خدا» مى‏دانست كه در ماه رمضان چيست [چه بركتى وجود دارد] دوست مى‏داشت كه تمام سال، رمضان باشد.



(بحار الانوار، ج 93، ص 346)

محب العباس(ع) بازدید : 63 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

ان ابواب السماء تفتح فى اول ليلة من شهر رمضان و لا تغلق الى اخر ليلة منه؛

درهاى آسمان در اولين شب ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد.



(بحار الانوار، ج 93، ص 344)

محب العباس(ع) بازدید : 54 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار؛

رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانه‏اش مغفرت و پايانش آزادى از آتش جهنم.



(بحار الانوار، ج 93، ص 342)

محب العباس(ع) بازدید : 57 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

امام على (عليه السلام) فرمود:

شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهرى؛

رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.



(وسائل الشيعه، ج 7 ص 266، ح 23)

محب العباس(ع) بازدید : 41 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

من افطر يوما من شهر رمضان خرج روح الايمان منه؛

هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا مى شود



(وسائل الشيعه، ج 7 ص 181، ح 4 و 5 _ من لا يحضره الفقيه ج 2 ص 73، ح 9)

محب العباس(ع) بازدید : 52 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

من صام ثلاثة ايام من اخر شعبان و وصلها بشهر رمضان كتب الله له صوم شهرين متتابعين؛

هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به روزه ماه رمضان وصل كند خداوند ثواب روزه دو ماه پى در پى را برايش محسوب مى‏كند.



(وسائل الشيعه، ج7، ص 375، ح 22)

محب العباس(ع) بازدید : 55 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

 پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند:



شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ يُضاعِفُ اللّه‏ُ فيهِ الحَسَناتِ وَ يَمحو فيهِ السَّيِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَكَةِ؛

ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مى‏افزايد و گناهان را پاك مى‏كند و آن ماه بركت است.


بحار الانوار(ط-بیروت) ج93 ، ص340 - فضایل الاشهر الثلاثه ص95

محب العباس(ع) بازدید : 41 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

نام عملیات:رمضان
رمز عملیات:یا علی و یا عظیم
محل عملیات: منطقه عمومی نفس اماره
نوع عملیات : نفوذی
هدف : پاکسازی قلوب
سلاح : دعا و نیایش
با نام نامی حضرت زهرا(س)عملیات را آغاز کنید.
یاد و خاطره شهدا گرامی باد .

رمضان

محب العباس(ع) بازدید : 234 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

مستی از مردانگی آید وجود
مرد باشی مست گردی در سجود

سجده یعنی عشق را داری حضور
هرچه کردی نزد او دانی قصور

سجده یعنی غرق در دریای عشق
مست و حیران گشته در صحرای عشق

سجده انسان را به بالا میبرد
تا به قاب قوس أدنی میبرد

سجده باشد چون کلید کیمیا
پا نهادن در حریم کبریا

سجده یعنی سجده ی غار حرا
سجده یعنی عاشقی مصطفی(ص)

سجده کن همچون علی مرتضی(ع)
او که خوانده فزت رب الکعبه را

سجده بی حب علی باطل بود
بی علی علامه هم جاهل بود

سجده جان مرده را احیا کند
برّ بی آب و علف دریا کند
سجده و سجّاده و ساقی علیست
این جهان فانی فقط باقی علیست

سجده ی من گشته محرابش علی
لیل تارم گشته مهتابش علی.

سعید مازندرانی

محب العباس(ع) بازدید : 39 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

از نسیم سحری روح به جانم دادند

چشمی از خون جگر اشک فشانم دادند

 

تا شدم هم نفس محفل رندان سحر

لذت زمزمه و آه و فغانم دادند

 

باورم نیست که با این همه عصیان و قصور

ره به مهمانی ماه رمضانم دادند

 

بهترین وقت ملاقات خدایی است نماز

فیض دیدار به هنگام اذانم دادند

 

ضعف روزه ز تن ناقص من رخت ببست

بهر انجام عبادات توانم دادند

 

نام آقا نمک سفره ی افطار من است

کرم حضرت یار است که نانم دادند

 

هر چقدر دور شدم باز عطایم کردند

توبه بشکستم و هر بار زمانم دادند

 

ناسپاسی به سر نعمت حق باعث شد

که حواله به سرای دگرانم دادند

 

مانده بودم که کجا درد دل ابراز کنم

به کرم خانه ی ارباب مکانم دادند

 

به خدا آرزویی ندارم هیچ دیگر

حرم کرب و بلا را که نشانم دادند

 

دلم از روز ازل هست گرفتار حسین

به غلامی درش نام و نشانم دادند

 

در همان روز که هر کس ز کسی بگریزد

از تولای علی برگ امانم دادند

 

بخداوند قسم شور حسین می گیرم

روز محشر اگرم اذن بیانم دادند

 

احسان محسنی فر

محب العباس(ع) بازدید : 41 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

با لطف تو به منت باران نیاز نیست

دست طلب به سوی کریمان نیاز نیست

لب وا نکرده حاجت من را روا کنی

این جا به اشک و دیدۀ گریان نیاز نیست

با یک کرشمۀ تو جهان زیر و رو شود

چشم تو کافی است، به طوفان نیاز نیست

هر کس غلام تو شده، او شاه عالم است

با تو به تاج و تخت سلیمان نیاز نیست

در بند زلف تو دل من می شود اسیر

آن را که عاشق است به زندان نیاز نیست

لبخند تو دوای همه درد های من...

دیگر به نسخه های طبیبان نیاز نیست

من بی خبر شدم ز خودم در کنار تو

هوش از سرم پریده به نسیان نیاز نیست



حسین ایزدی

محب العباس(ع) بازدید : 48 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

یا عَظیمَ المَن! گناه آورده ام

غافر التَوب! اشتباه آورده ام

لا تُؤدِّبنی، خودم شرمنده ام

تازه قلبم را به راه آورده ام

عُدّتی فی کُربَتی! دلخسته ام

من جوانیِ تباه آورده ام

صاحِبی فی شِدّتی! من را مران

رو به سوی بار اله آورده ام

أینَ عَفوُک؟ أینَ سِترُک؟ یا جَمیل!

نامه ای غرق گناه آورده ام

قاضیُ الحاجات، خَیرُالحاکمین!

رو به ربِ دادخواه آورده ام

یا أنیسَ الذّاکرین و یا بَصیر!

اشک توبه از نگاه آورده ام

یا حَلیم و یا کَریم و یا غَفور!

خلوتی، تار و سیاه آورده ام

هارِبٌ مِنکَ إلَیکَ، یا اله!

من به سوی تو پناه آورده ام

وَاصرِف عَنی سَیّدی الأسواء، حفیظ!

وَاقضِ عَنَّ الدَین، آه آورده ام

یا غیاثَ المُستغیثین! ربّنا!

یک زبان عذر خواه آورده ام

لا تُخَیِّبنی، أنا العَبدُ الحُسین

گریه بر این پادشاه آورده ام





رضا تاجیک

محب العباس(ع) بازدید : 54 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

 

کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟
یا لا اقل حکایت ما را بیان کند

من زیر بار معصیتم ضعف کرده ام
دستی کجاست تا مدد ناتوان کند

تب کردم از مرور گناهان کوچکم
کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟

ما بی سلیقه ایم، تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبه ی آب و نان کند

آتش میاورید که اشکم مرا بسوخت
کار شرار نار تو آب روان کند

ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند
حاشا که دوست کار زمین و زمان کند

چیزی نصیب تو نشود از عذاب من
ایزد کجا محاربه با استخوان کند

شبها مرا برای خودت انتخاب کن
فرصت مده که دیگری ام امتحان کند

درهم بخر که سخت گرفتار و در همیم
خوب است گرچه چشم تو ما را نشان کند

از تو بعید نیست رفیق گدا شوی
مرد کریم میل به مستضعفان کند

محرم نمی شود به مناجات نیمه شب
هرکس که رو به محفل نامحرمان کند

صبح قیامت از تو، به تو می برم پناه
آغوش تو مگر که مرا میهمان کند

با آفتاب روز جزا پاک می شود
هر کس که قهر از کرم آسمان کند


شاعر: محمد سهرابی

 

محب العباس(ع) بازدید : 38 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

 

السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما

ما به دنبال تو می گردیم و تو دنبال ما

ماه پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه گم

رویت این ماه یعنی نامه ی اعمال ما

خاصه این شب ها که ابر و باد و باران با من است

خاصه این شب ها که تعریفی ندارد حال ما

کاش در تقدیر ما باشد همه شب های قدر

کاش «حوّل حالنا»یی تر شود احوال ما

این سحرها در زلال ربّنا گم می شویم

این سحرها آسمان گم می شود در بال ما

ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم

ماه با پای خودش آمد به استقبال ما

گوشه ی چشمی به ما بنمای ای ابرو هلال


تا همه خورشید گردد روزی امسال ما




علیرضا قزوه

محب العباس(ع) بازدید : 50 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

 

عاشقان ماه خدا باز آمد

ماه قرآن و دعا  باز آمد

ماه توبه مه غفران مه نور

مه شوق و مه عشق و مه شور

ماه از خویش جدا گردیدن

ماه واصل به خدا گردیدن

ماه قدری که بود قدرش گم

ماه میلاد امامُ دوّم

ماه مهمانی حیّ ازلی

ماه سر مستی عشّاق علی

ماه تسبیح سرودن بر لب

ماه بیدار دلان در دل شب

ماه از اشک درون را شستن

خویش گم کرده خدا را جستن

ماه سر تا به قدم ذکر شدن

روشن از روشنی فکر شدن

به چه خوش گفت رسول منّان

جمعۀ آخر ماه شعبان

که مه حق به شما رو آورد

رحمت و فیض ز هر سو آورد

بَه چه ماهی که برای امّت

رحمت و مغفرفت است و برکت

کرد با منطق شیرین تشریح

که نفس هاست در این مه تسبیح

صومتان هست سعادت این ماه

نومتان نیز عبادت این ماه

تشنه و گرسنه گشتید اگر

یاد آرید ز روز محشر

ای پیمبر که به وصفت لولاک

آمده از طرف ایزد پاک

امّتت گاهِ عطش کلّ یوم

خاصّه در گرمی روز مه صوم

اشک بر چهره فشاند ز دو عین

لیک یاد لب عطشان حسین

آنکه هنگام ملاقات خدا

با لب تشنه سرش گشت جدا

او که جبریل سرشک افشانده

داستان عطشش را خوانده

او که در خواهش یک جرعۀ آب

خصم با سنگ ورا داد جواب

او که طفلش ز عطش پر می زد

چنگ بر دامن مادر می زد

چون بریدند سر از پیکر او

گشت از خیمه برون دختر او

دور گردید ز خیل زن ها

گشت گم در دل صحرا تنها

ظالمی یافت ورا سر گردان

گفت هستی ز چه در آه و فغان

گفت ای شیخ تو خود ساز بیان

خوانده ای هیچ به عمرت قرآن ؟

گفت خواندم چه بسا قرآن را

بارها ختم نمودم آن را

گفت این آیه تو را خورده به چشم

با یتیمان نستیزند به خشم

من یتیمم که در این صحرایم

دختر فاطمه ی زهرایم

اشکم از خون جگر آغشتند

پدرم را لب عطشان کشتند

گفت از من چه تمنّا داری

کین چنین شیون و غوغا داری

گفت روزم شده مانند شبم

کز عطش آمده جانم به لبم

داد آن سنگ دل آخر به شتاب

آن جگر سوخته را جامی آب

آب بگرفت ولی با آن حال

رفت با گریه به سوی گودال

ریخت از دیده بسی خون جگر

گفت با دیدۀ گریان به پدر

کی پدر بهر تو آب آوردم

بلکه از دیده گلاب آوردم

تو که صد چاک به خاک افتادی

با لب تشنه چرا جان دادی

نبود تاب شنفتن میثم

لب فرو بند ز گفتن میثم

غلامرضا سازگار

محب العباس(ع) بازدید : 55 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

 

هیچ کسی بار بَدم رو نخریده آخدا

تو فقط مشتریشی ، اونم ندیده آخدا

می دونم دلت نمیاد دوباره ضرر بدم

یه جا ، با هم می خری؛ کال و رسیده آخدا

توی ِ زندگیم نشد به در بسته بخورم

اسم پاکت واسه قفل غم، کلیده آخدا

می خوام امشب مث ِ اون چوپونه درد ِدل کنم

اون که از آدم خوبا طعنه شنیده آخدا

می زنی بیا بزن؛ صاحب بنده تی ولی

چی گیرت میاد از این رنگ پریده آخدا !؟

مُشتی پوست و استخوون دیگه جهنم نداره

درخور قهر تو نیستش این تکیده آخدا

کی می خوای اسم منُ از تو بَدا خط بزنی ؟

نوبتم کی میشه ؟ وقتش نرسیده آخدا !؟

روتُ برنگردون ازمن ، نگو منت نکشم

دل شکستن از شما خیلی بعیده آخدا

کاری کن تا که سری توی ِ سرا در بیارم

قسمت میدم به اون سر بریده آخدا

!نکنه داری در ِ بهشتُ روم وا می کنی

عطر سیب تازه ای اینجا پیچیده آخدا

شاعر: وحيد قاسمي

محب العباس(ع) بازدید : 36 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

 

باور نمی کنم که مرا هم خریده ای

آخر مگر ز عبد فراری چه دیده ای

لایق نبوده ام بنشینم کنار تو

با لطف خود مرا به حضورت کشیده ای

هرگز به روی من نزدی عبد عاصی ام

اصلاً نگفته ای که تو پرده دریده ای

با این همه گناه و خطایی که داشتم

هرگز ندیده ام ز گدایت بُریده ای

گفتم دگر ز چشم تو افتادم ای خدا

امّا هنوز در بر من آرمیده ای

من بی توجّهی به تو کردم ولی مُدام

ناز مرا به خاطر زهرا کشیده ای

ماه مبارک است و دلم شد سرای تو

از روح خود دوباره به جسمم دمیده ای

شرم از عذاب نوکر زهرا نموده ای

گفتی بیا که نوکر قامت خمیده ای

وقتی میان کوچه زمین خورد مادرم

آنجا صدای ناله ی او را شنیده ای

 

شاعر: محمد فردوسی

 

محب العباس(ع) بازدید : 35 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

 

مانده در درد و رنج... درمانده

با دلی پرگناه آمده ام

این منم ؛ بنده ای خطاکارم

خسته و روسیاه آمده ام

**

 این منم آنکه بعد مدت ها

عقل او یادی از جنون کرده

نوکری بد که با گناهانش

قلب ارباب خویش خون کرده

**

 داد و فریاد میزنم اینجا

تا که شاید توجهت را جلب

بس که کردم گناه آخرسر...

...اندک اندک شدم قسی القلب

**

سفره گسترده و برای من

لقمه ای از کرم نمی آید

اشک من توی چشم زندانی ست

در دعا گریه ام نمی آید

**

سائلان را ز خانه رد کردن

تو خودت گفته ای که ننگین است

دست من سوی تو دراز شده

ما گدائیم، شغلمان این است

**

هرچه کردی گناه بود ای دل!

گاه با نیت ثواب اما...

آبرویم چو آب از کف رفت

خانه ات... خانه ات خراب اما...

**

 من کبوتر ... سپید.... زاده شدم

که مرا غرق در سیاهی کرد

مهربان! با تمام این اوصاف

با من خسته دل چه خواهی کرد؟

 
شاعر: پیمان طالبی

 

محب العباس(ع) بازدید : 53 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

 

رمضان آمد و من آمده ام

باز هم قید خودم را زده ام

 

راه گم کرده ترین بنده منم

پیش چشمان تو شرمنده منم

 

میزبانی و منم مهمانت

لقمه ای اشک بده از خانت

 

رمضان آمده با طعم دعا

سفره انداخته اند در همه جا

 

سر این خوان همه نوع آدم هست

شاه اگر هست گدایی هم هست

 

عمر یک سال جلوتر رفته

از خودم حوصله ام سرفته

 

یازده ماه گناه آلودم

من همانم که همیشه بودم

 

چشم، حقّ بدنم را خورده

هر کسی خواست دلم را برده

 

خو گرفته است به بن بست خودم

طاقتم طاق شد از دست خودم

 

سالها در تن خود گم شده ام

تاجر سفره ی گندم شده ام

 

لحظه هایم به تجارت رفته

از کفم این همه فرصت رفته

 

مددی من به خودم برگردم

جان بگیرم به تنم برگردم

 

روسیاهم  خدایا چه کنم ؟

بی پناهم خدایا چه کنم؟

 

من بدم شاه ولی بد نکند

پشت در آمده  را رد نکند

 

شاعر: مهدی رحیمی

محب العباس(ع) بازدید : 49 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

 

خورشید پشت ابر! نشانی به ما بده

ای ماه! مژده رمضانی به ما بده


مثل نسیم صبح از اینجا گذر کن و

باد صبای مشک فشانی به ما بده


بی کس تر از همیشه رساندیم خویش را

آواره ایم... جا و مکانی به ما بده


از بس که در پی همه غیر از تو بوده ایم

از پا نشسته ایم... توانی به ما بده


از سفره ای که وقت سحر پهن می کنی

مانده غذا و خورده ی نانی به ما بده


"با روضه حسین نفس تازه می کنیم"

روضه بخوان دوباره و جانی به ما بده

شاعر: محمد بياباني

محب العباس(ع) بازدید : 42 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

 

گرچه من پشت درم، راه ندي حق داري
گرچه من دربدرم، راه ندي حق داري

بسكه من اين در و آن در زده ام حالا كه
خورده اينجا گذرم، راه ندي حق داري

همه جا پرسه زدم غير در خانه ی تو
حال بشكسته پرم، راه ندي حق داري

از رفيقان شهيدم به خدا جاماندم
حال كه يك نفرم، راه ندي حق داري

گرچه بر سفره تو شاه و گدا مهمانند
بسكه من خيره سرم، راه ندي حق داري

بس كه تو شاهد عصيان مني امشب كه
من گداي سحرم، راه ندي حق داري

به اميدم كه كسي باز شفاعت  بكند
طفل شش ماهه مگر باز وساطت بكند



محمود قاسمي

محب العباس(ع) بازدید : 52 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

 

لحظه ها میل بندگی دارند

وقت  ادعیه خوانی دل شد

چشم را باید  اشک پاشی کرد

وقت خانه تکانی دل شد

**

حال و روز زمین چه دیدنی است

آسمان رخت نو به تن کرده است

سالروز تولد ماه است

چقدر شب ستاره آورده است

**

رد پای فرشته ها روی

جانماز زمین شکوفا شد

همه دل تنگ این هوا بودند

غنچه ی سـبز ربنا وا شد

**

بزم عشقی خدا به پا کرده است

همه دعوت شدند و مهمانند

خوش نشینان  سفره ی افطار

ریزه خوار بهار قرآنند

**

در همین  لحظه های نورانی

باری از دوش یک نفر بردار

روزه داری فقط نخوردن نیست

چون علی کیسه ی سحر بردار

 

صابر خراسانی

محب العباس(ع) بازدید : 50 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)



 

من را هميشه خواندي و نشناختم تو را

از غصه ها رهاندي و نشناختم تو را

 

اين بنده‌ی اسير معاصي و نفس را

از درگهت نراندي و نشناختم تو را

 

بی یاد تو گذشت همه عمر من ولی

با من هميشه ماندي و نشناختم تو را

 

بر خان رحمت و کرم و استجابتت

عمري مرا نشاندي و نشناختم تو را

 

شب هاي جمعه تو نمک اشک و روضه را

بر جان من چشاندي و نشناختم تو را

 

با رأفت و بزرگي و آقائيت مرا

تا کربلا رساندي و نشناختم تو را

 

یوسف رحیمی

محب العباس(ع) بازدید : 43 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

 



 

بگذارید بر احوال خودم گریه کنم

بر سیه کاری اعمال خودم گریه کنم

 

فعل و قولم همه بی مورد و مردود بود

جای آنست بر افعال خودم گریه کنم

 

تا شبی پنجره رحمت حق باز شود

هر سحر بر بدی حال خودم گریه کنم

 

ذره ای خوب و بد ای وای عقوبت دارد

به " فمن یعمل مثقال " خودم گریه کنم

 

نیست تقصیر کسی آیینه ام تار شده

جلوه گر نیست بر اهمال خودم گریه کنم

 

راه دل گم شد و پیدا نشد آن گمشده ام

ره دهیدم که به اضلال خودم گریه کنم

 

من پرستوی حرم بودم و دور افتادم

تا به بشکسته پر و بال خودم گریه کنم

 

کاروان رفت به پا بوسی حق بگذارید

منکه جا مانده امیال خودم گریه کنم

 

قرعه افتاد که من از شهدا جا ماندم

سخت بر این دل بد فال خودم گریه ککنم

 

نشدم معتکف خیمه نورانی یار

بر سیه بختی اقبال خودم گریه کنم

 

مددی تا به غریبی نگارم نالم

همتی تا که بر احوال خودم گریه کنم

 

سید محمد میرهاشمی

محب العباس(ع) بازدید : 55 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

 

 الهی بنده ای شرمنده ام من

تورا شرمنده اما بنده ام من

از آن لطفی کزآن بندگان است

کمی هم سهم ما شرمندگان است

که آب شرم اگر از دیده جاریست

صفای بندگی در شرمساریست

 

الهی بنده ات را بنده تر کن

من شرمنده را شرمنده تر کن

اگر رسوای درگاه توام من

وگر مغضوب هر آه توام من

کرم بنما و از این بنده بگذر

زحال زار این شرمنده بگذر

 

الهی درد من درد جنون است

چنان دردی که دل زان غرق خون است

اگر مجنونم ای مولا غمی نیست

که هستی خود رهاورد جنون است

مرا چون با شقایق عالمی بود

به چشمم هر دو عالم لاله گون است

اگرخم شد سر آلاله از عشق

سرماهم ز شرمت واژگون است

 

محب العباس(ع) بازدید : 207 شنبه 28 مرداد 1391 نظرات (0)

 

کم کم غروب ماه خدا دیده می شود

 

صد حیف ازین بساط که برچیده می شود

 

در این بهار رحمت و غفران و مغفرت

 

خوشبخت آنکسی ست که بخشیده می شود

 

محب العباس(ع) بازدید : 105 چهارشنبه 18 مرداد 1391 نظرات (0)

 

بار الها سوی تو بهر نیاز آمده ایم

رو به درگاه تو ، با سوز و گداز آمده ایم

ماگنهکارو سر افکنده ، توئی بخشنده  

به  در پادشه بنده نواز آمده ایم

 

محب العباس(ع) بازدید : 101 جمعه 06 مرداد 1391 نظرات (0)

 

گفته بودند بهشت اش به بها خواهد داد

و نه بی پرسش و بی چون و چرا خواهد داد

در پی فرصت و دنبال بهانه ست خدا

رحمت واسعه را روز جزا خواهد داد

میزبان امده است گر قدمی برداریم

فرصت توبه در این ماه به ما خواهد داد

در سحرهای مناجات و نماز شب ها

لذت گریه و توفیق دعا خواهد داد

سر این سفره ببینید که در نیمه ی ماه

برگ سبزی به تمام فقرا خواهد داد

لطف بسیار نموده است که با دست حسن

خرج یک سال خودش را به گدا خواهد داد

و گذر نامه ی سرخی که مسافر بشویم

در شب قدر شبیه شهدا خواهد  

به ازای عطش و گرمی ماه رمضان

آی مردم بخدا کرببلا خواهد داد

 

یاسر مسافر

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
بیت الزهرا (س) در سال 1386 فعالیت های فرهنگی مذهبی خویش را آغاز نمود و با عنایات آن بانوی مکرم وبلاگی با این عنوان به نیت اشاعه فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت طراحی گردید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    میزان رضایت شما از مطالب سایت ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 798
  • کل نظرات : 114
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 142
  • آی پی دیروز : 45
  • بازدید امروز : 170
  • باردید دیروز : 145
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 170
  • بازدید ماه : 1,777
  • بازدید سال : 17,216
  • بازدید کلی : 158,458