دوزخ نفسی بر تنتان خواهد زد
زقّوم به مِن مِن مِن تان خواهد زد
هر چند مرا غلاف شمشیر زدید
شمشیر علی گردنتان خواهد زد
×××
آتش - نفسی، دمی زبانه زد و رفت
چرخید، مرا به تازیانه زد و رفت
شیطان چموش را نبستید به بند
آمد لگدی به درب خانه زد و رفت
ایوب پرند آور
منبع : وبلاگ حرم شاه