با آنکه حادثه غدیر خم با حضور جمعِ بسیاری اتفاق افتاد و گواهان بسیاری بودند، امّا برخی آن حادثه را کتمان می کردند و با بهانه گیری و نسیان اظهار می کردند که یادمان نیست. علی (ع) چند نفر را نفرین کرد که به دردها و بیماری هایی دچار شدند.
گفته اند که حضرت امیر (ع) بر منبر بود و حاضران را قَسَم داد که هر کس سخن پیامبر (ص) را روز غدیر (اللهم والِ مَنْ والاه...) شنیده است، بایستد و شهادت دهد حضرت (ع) از سه نفر (أنس بن مالک، براء بن عازب و جریر بن عبدالله بجلی) با بردن نام هایشان خواست گواهی دهند. سکوت کردند و بهانه آوردند. با آنکه بودند و می دانستند. امام (ع) نفرین کرد که: خدایا هر کس این گواهی را کتمان کند درحالی که آگاه است او را از دنیا مَبَر تا آنکه نشانی بر او بگذاری که شناخته شود. أنس به بیماری بَرَص مبتلا شد و برای آنکه بَرَص او دیده نشود، همواره عمامه ای بر سر می نهاد و سر و صورت خود را می پوشاند اما سفیدی بَرَص همیشه پیدا بود. براء نابینا گشت و جریر بادیه نشین شد.
فرهنگ غدیر، با اقتباس از «الغدیر»، ج 1، ص 192.