loading...
واحد فرهنگی هیئت متوسلین به حضرت زهرا (س)
محب العباس(ع) بازدید : 91 جمعه 14 مهر 1391 نظرات (1)

 

می خواست بره و بچه ها منتظرش بودن...
 حس عجیبی داشت، انگار می دونست این دفعه برگشتنی نیست!
 اضطراب داشت که چجوری با مادر خداحافظی کنه...
 با خودش می گفت: «یعنی الان چی می خواد بگه، من که طاقت ندارم بشنوم...»
 فکر می کرد الان قراره بشنوه که پسرم زود برگرد! من رو تنها نذار و زود به زود بهم زنگ بزن و...
 بالاخره دلش رو زد به دریا و رفت جلو، دست مادر رو بوسید و از زیر قرآن ردش کرد...
 منتظر شنیدن شد که یه دفعه مادر گفت:
 «خداحافظ پسرم، سلام من رو به حضرت زهرا(س) برسون»

 

 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط محمدرضا در تاریخ 1391/07/14 و 2:34 دقیقه ارسال شده است

سلام
این زندگی قشنگ من مال شما
ایام سپیدمن مال شما
بابای همیشه سالمم رابدهید
این سهمیه های جنگ من مال شما
امروزدخترشهیدی این وبمن داد
مطلبت خیلی جالب بودخداماروباشهیدان محشورگرداند
التماس دعا
یاامام رضاع


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
بیت الزهرا (س) در سال 1386 فعالیت های فرهنگی مذهبی خویش را آغاز نمود و با عنایات آن بانوی مکرم وبلاگی با این عنوان به نیت اشاعه فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت طراحی گردید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    میزان رضایت شما از مطالب سایت ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 798
  • کل نظرات : 114
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 52
  • بازدید امروز : 90
  • باردید دیروز : 350
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,805
  • بازدید ماه : 4,298
  • بازدید سال : 19,737
  • بازدید کلی : 160,979