نوش علي، جوش علي، هوش عليست
آنچه نشد هيچ فراموش عليست
بي علي عالم به خزان ميرود
با علي هر درد ز جان ميرود
هر كه بود بندهي حيدر رهاست
هر كه علي دوست نباشد فناست
حب علي جوي تو ديوانه شو
ذكر علي گوي تو مردانه شو
لحظهاي شاه نجف ياد كن
خانهي دل با علي آباد كن
جام علي نوش كه مستت كند
عشق علي يكّه پرستت كند
با علي تا عرش تو جولان دهي
بي علي كافر شوي و جان دهي
با علي بر كوه اثر ميكني
بي علي آخر تو ضرر ميكني
* * *
تا كه علي در دل من جا گرفت
زندگيام جور شد و پا گرفت
من به علي سرخوش و زندهام
تا به ابد دولت پايندهام
حشر بپرسند كه راه تو چيست؟
يا كه بگويند كه شاه تو كيست؟
چيست جوابِ تو ندانم ولي
هست جواب همهي ما علي
حسن فطرس