واعظي به خليفه اي گفت : اگر تو را از نوشيدن آب منع كنند و بسيار تشنه باشي جرعه اي آب را به چه قيمتي ميخري؟
گفت : به نيمي از حكومتم .
واعظ گفت: اگر نتواني ادرار كني ، توانستن آن را به چند ميخري؟
پاسخ داد : به نيمي ديگر از حكومتم.
واعظ گفت : پس حكومتي كه بهاي آن جرعه اي آب و اندكي ادرار مي ارزد تورا فريب ندهد.
منبع : کتاب قصه های شیخ بهایی