loading...
واحد فرهنگی هیئت متوسلین به حضرت زهرا (س)
محب العباس(ع) بازدید : 143 شنبه 19 فروردین 1391 نظرات (1)

شب سیزده رجب بود. حدود 2000 بسیجی لشگر ثارالله در نمازخانه لشگر جمع شده بودند.


بعد از نماز محمد حسین پشت تریبون رفت و گفت امشب شب بسیار عزیزی است و ذکری دارد که ثواب بسیار دارد و در حالت سجده باید گفته شود. تعجب کردم! همچین ذکری یادم نمی آمد! خلاصه تمام این جمعیت به سجده رفتند که محمد حسین این ذکر را بگوید و بقیه تکرار کنند. هر چه صبر کردیم خبری نشد. کم کم بعضی از افراد سرشان را بلند کردند و در کمال ناباوری دیدند که پشت تریبون خالی است و او یک جمعیت 2000نفری را سر کار گذاشته است. 


بچه ها منفجر شدند از خنده و مسئولان به خاطر شاد کردن بچه ها به محمد حسین یک رادیو هدیه کردند!

شادی روح شهدا صلوات

محب العباس(ع) بازدید : 136 شنبه 19 فروردین 1391 نظرات (0)

اولين عملياتي بود كه شركت مي‌كردم. بس كه گفته بودند ممكن است موقع حركت به سوي مواضع دشمن، در دل شب عراقي‌ها بپرند تو ستون و سرتان را با سيم مخصوص از جا بكنند، دچار وهم و ترس شده بودم.


ساكت و بي صدا در يك ستون طولاني كه مثل مار در دشتي مي‌خزيد جلو مي‌رفتيم. جايي نشستيم. يك موقع ديدم يك نفر كنار دستم نشسته و نفس نفس مي‌زند. كم مانده بود از ترس سكته كنم. فهميدم كه همان عراقي سرپران است. تا دست طرف رفت بالا معطل نكردم با قنداق سلاحم محكم كوبيدم توي پهلويش و فرار را بر قرار ترجيح دادم.


لحظاتي بعد عمليات شروع شد. روز بعد در خط بوديم كه فرمانده گروهان مان گفت: «ديشب اتفاق عجيبي افتاده، معلوم نيست كدام شير پاك خورده‌اي به پهلوي فرمانده گردان كوبيده كه همان اول بسم الله دنده هايش خرد و روانه بيمارستان شده.»

از ترس صدايش را در نياوردم كه آن شير پاك خورده من بوده ام.

گردآوري: عبدالرحيم سعيدي راد
منبع: تابناک

محب العباس(ع) بازدید : 131 شنبه 19 فروردین 1391 نظرات (0)

یک ملا و یک درويش كه مراحلي از سير و سلوك را گذرانده بودند و از ديري به دير ديگر سفر مي كردند، سر راه خود دختري را ديدند در كنار رودخانه ايستاده بود و ترديد داشت از آن بگذرد.. وقتي آن دو نزديك رودخانه رسيدند دخترك از آن ها تقاضاي كمك كرد. درويش بلا درنگ دخترك رابرداشت و ازرودخانه گذراند.
دخترك رفت و آن دو به راه خود ادامه دادند و مسافتي طولاني را پيمودند تا به مقصد رسيدند. در همين هنگام ملا كه ساعت ها سکوت كرده بود خطاب به همراه خود گفت:«دوست عزيز! ما نبايد به جنس لطيف نزديك شويم. تماس با جنس لطيف برخلاف عقايد و مقررات مكتب ماست. در صورتي كه تو دخترك را بغل كردي و از رودخانه عبور دادي.» درويش با خونسردي و با حالتي بي تفاوت جواب داد: « من دخترك را همان جا رها كردم ولي تو هنوز به آن چسبيده اي و رهايش نمي كني.»

محب العباس(ع) بازدید : 153 شنبه 19 فروردین 1391 نظرات (0)

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست زیرا : 

اگر بسیار کار کند می گویند احمق است .

اگر کم کار کند می گویند تنیل است . 

اگر بخشش کند می گویند افراط است . 

اگر جمعگرا باشد می گویند بخیل است . 

اگر ساکت و خاموش باشد می گویند لال است . 

اگر زبان آوری کند می گویند وراج و پررو گوست .

اگر روزه بر آرد و شب ها نماز شب بخواند می گویند ریا کار است . 

اگر نخواند می گویند کافر است و بی دین . 

لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد و جز از خداوند نباید از کسی ترسید .  
به نقل از وبلاگ غريب ها

محب العباس(ع) بازدید : 1385 شنبه 19 فروردین 1391 نظرات (0)

گذشته نیمه ای از شب خدایا

رسیده جان شب بر لب خدایا

فقان از سینه تا لاهوت می رفت

به روی شانه ها تابوت می رفت

****

علی زین غم چنان مات است و مبهوت

که دستش را گرفته دست تابوت

دریغا از علی با آن دلیری

کند تابوت زهرا دستگیری
****

ز سخن افتاده ای با من ولی

پاسخم گو من علی هستم علی

خیز رفع غم از این غمناک کن

باز هم اشک علی را پاک کن

****

یک طرف خیل رسل دنبال او

یک طرف احمد به استقبال او

مرحمی خرج دل چاکم کنید

در کنار فاطمه خاکم کنید

منبع : وبلاگ حرم شاه

محب العباس(ع) بازدید : 124 شنبه 19 فروردین 1391 نظرات (0)

پشت در بال و پرم آتش گرفت

سوختم پا تا سرم اتش گرفت

با گلت سیلی نمی دانم چه كرد!

پلك چشمان ترم آتش گرفت

دست ان نامرد داغ از كینه بود

زد به رویم معجرم اتش گرفت

من كیم پروانه ای پر سوخته

كز غمتن خاكسرتم آتش گرفت

گرم عشقت بودم از خود بی خبر

بین شعله پیكرم آتش گرفت

با تماشای تن خونین من

قلب زینب دخترم آتش گرفت

بانگ سر دادم كه ای فضه بیا

نازدانه گوهرم آتش گرفت

بی كسی ات شعله بر جانم گرفت

سینه شعله ورم اتش گرفت

ناله می زد رحمه للعالمین

آه!یارب!كوثرم آتش گرفت

روضه خوانم شد خدا و بانگ زد

دختر پیغمبرم آتش گرفت

مجتبی روشن روان

منبع : وبلاگ حرم شاه

محب العباس(ع) بازدید : 137 شنبه 19 فروردین 1391 نظرات (0)

خدا نصیب كسی همچو من بلا نكند

به داغ یار گرفتار و مبتلا نكند

به كنج خانه نشستن غریب و بی یاور

مصیبتی است كه صد مرحمش دوا نكند

كسی كه خار به چشم و بلا به جان دارد

به غیر مرگ برایش كسی دعا نكند

دلی شسكته و خانه نشینی مردی

برای خانه بی مادری خدا نكند

به یك كلام چو خواهم غمت كنم تعریف

خوشی به زندگی ام بعد تو وفا نكند

دریغ و درد كه غیر از نوازش بابا

كسی تسلی زینب در این عزا نكند

بود شبیه تو عجل وفاتی ام بر لب...

مگر كه خالق من حاجتم روا نكند


محمود ژولیده

منبع : وبلاگ حرم شاه

محب العباس(ع) بازدید : 137 شنبه 19 فروردین 1391 نظرات (0)

باز هم فاطمیه بازهم اشکهای بی قرار 
بازهم چادر خاکی خون جامانده به دیوار 
بازهم خاطرات میخ ودردپهلو 
بازهم بغض گره خورده با اه در گلو 
بازهم خاطرات مجتبی وخون ودر 
باز هم خاطرات محسن نشکفته پرپر


خانم احمدزاده

منبع : وبلاگ حرم شاه

محب العباس(ع) بازدید : 144 چهارشنبه 16 فروردین 1391 نظرات (1)

دیگر گلی شبیه تو پرپر نمی شود

زین پس کسی به قدر تو لاغر نمی شود

دستی که زیر چادر خود می کنی نهان

دیگر سپر به یاری حیدر نمی شود

وقتی که راه می روی از دست من بگیر

دیوار هم برای تو یاور نمی شود

گرچه پس از تو مونس این کودکان شوم

اما کسی به خوبی مادر نمی شود

نام فراق می بری و می کشی مرا

این خانه ام پس از تو منور نمی شود

شهر مدینه ظرفیت پاکی ات نداشت

یثرب پس از تو شهر پیمبر نمی شود

بالای درب خانه ی حیدر نوشته اند

هر سوره ای که سوره ی کوثر نمی شود


رضا رسول زاده 

منبع : وبلاگ روضه رضا

تعداد صفحات : 80

درباره ما
Profile Pic
بیت الزهرا (س) در سال 1386 فعالیت های فرهنگی مذهبی خویش را آغاز نمود و با عنایات آن بانوی مکرم وبلاگی با این عنوان به نیت اشاعه فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت طراحی گردید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    میزان رضایت شما از مطالب سایت ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 798
  • کل نظرات : 114
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 52
  • بازدید امروز : 200
  • باردید دیروز : 350
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,915
  • بازدید ماه : 4,408
  • بازدید سال : 19,847
  • بازدید کلی : 161,089